🔴 قهرمانان ماجرای تیر و ترور
#یادداشتی کوتاه در تقدیر از فیلم ماجرای نیم روز
تیم تازه نفس و با استعداد مهدویان با تهیه کنندگی سید محمود رضوی بار دیگر نشان داد که جذابیت به معنای دریدگی اخلاق و سیاه نمایی نیست!
ماجرای نیم روز نام اثر جدید مهدویان است که همانند دواثر قبلی اش به موضوع تاریخی از ایران پرداخته است و همان سبک کاری را این بار دراماتیک تر به روی پرده برده است.
برشی از سال ۱۳۶۰ ٬ از ماه های تیر و ترور که خشونت وقدرت شیطانی تشکیلات سازمان مجاهدین خلق را به نمایش آورده است٬از بمب گزاری ساختمان حزب جمهوری اسلامی و کشته شدن قریب به ۷۲ نفر از اعضای حزب تا ترور شهید رجایی بعد از گذشت تنها یک ماه از دوره ریاست جمهوری اش.
همه و همه را میتوان با نمایشی مستندوار و داستانی فوق العاده رئال و درامتیک در ماجرای نیم روز به تماشا نشست.
اما غیر از آن که جنس ماجرای نیم روز همانند فیلم های قبلی مهدویان جنس خاصی را به سینمای ناامید و خسته ی ایران وارد کرده است تفاوت برجسته و ملموسی نسبت به آثار روز سینما دارد که قابل بررسی می باشد:
🔴موضوع حقیقی و ارزشمند فیلم که با پرده برداری از چهره یکی از قبیح ترین دشمنان انقلاب جمهوری اسلامی در ایران درک بجا و ماندگاری را در ذهن نسل جوان و نوجوان جامعه تداعی خواهد کرد.
🔴پرداخت قوی و جذاب داستان که با مقدمه و فضاسازی هایی از تاریخ سعی دارد مخاطب را به آرامی وارد ماجرا کند و انصافا هم بعد از ورود غرق می کند!
🔴فیلم ماجرای نیم روز با نمایش تلخی هایی که شخصیت منفی داستان در غامت سازمانی مخوف به بار آورده است مخاطب را منتظر انتقام جو و عدالت جوی داستان می سازد٬ و به خوبی این انتظار را پاسخ می دهد.
و پاسخ به انتظار از پایین آمدن هلی کوپتر از قلب عملیات های جنگی و پیاده شدن کمال آغاز می شود٬ و تا آتش برافروخته کمال نسبت به منافقین ادامه میابد...
اما نکته جالب این است که کمال تنها قهرمان قصه نیست٬ قهرمان قصه تیم ۵ نفره سازمان امنیتی است که هر کدام سهمی در همپوشانی نقاط قوت و ضعف یکدیگر دارند٬ و این بر متفاوت بودن و جذابیت فیلم می افزاید بخصوص آنجایی که به خاطر تفاوت های شخصیت های داستان دیالوگ های ضد و نقیض و بعضا طنز بین شان رد و بدل می شود.
گویی این پنج نفر٬ صفات ترس و احتیاط و خشم و مدیریت و زیرکی را یکجا جمع کرده اند تا بتوانند جلوه ای از یک قهرمان را به طور حقیقی نه تخیلی نمایش دهند که هم قابل باور باشد و هم تاثیر گذار.
باید گفت خواه و ناخواه نویسنده حرکت زیرکانه ای انجام داده است.
و اما جذابیت کمال در آنجاست که بیشتر در میدان عمل دیده می شود و مخاطب به خاطر همان حس انتقام جویی بیشتر با وی همزاد پنداری خواهد کرد.
به طور کلی این فیلم را میتوان نقطه ی روشنی در پله های رو به صعود مهدویان و تیم اش مشاهده نمود و امیدوارم با قدرت بیشتر راه خود را ادامه دهند و اعتباری را که از طریق پرداخت عالی به سوژه های ناب انقلابی بدست آورده اند حفظ نمایند.
⚪️سعید عنایتی
دانشجوی ارشد مدیریت رسانه